آرام که می شوی آغوشت امن ترین مامن دنیا می شود
تو می آیی آرام مثل همیشه
این بار آمده ای که چمدانت را ببندی
تو میگویی دیگر نمی آیی
من هم می دانم نمی آیی
اما دلم غصه می خورد
باید او را توجیه کنم
کاش هیچگاه نمی امدی
تا خدای گنجینه واژه هایم نمی شدی
تا شاه دلنوشته هایم نمی شدی
حالا که آمدی کمی بیشتر بمان
ومرا در گوشه ای از گوشه های قلبت مهمان کن
قول می دهم زیاد مزاحم نشوم.............
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: